منتظر بیا! بیا تا در زمره سی مرغ عاشق به سمت قاف دلدادگی پر بگشاییم!بیا تا فرهاد صفت تیشه بر ریشه کافران راه انتظار بکوبیم و بر سر کوی شیرینمان جان دهیم،در نفیر ِنی مستانه بنالیم و مثنوی غربت را به هر تار دستگاهش بنوازیم.زخمه بر چنگ بزنیم و ترانه اشتیاق سر دهیم.زنگار یأس از دل بزداییم و به اشک ِفراق،قلب اشتیاق شستشو دهیم.... تا بیاید.